skip to main
|
skip to sidebar
سیاهی
توی سیاهی چیزی برای پنهان کردن باقی نمیمونه
۱۳۸۹ تیر ۸, سهشنبه
چشم های پدرم میشی بود. عسلی نه، قهوه ای هم نه، میشی... و من الان ته دلم یه سوراخ گنده اس و دارم میمیرم از درد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
از وبلاگستان
ایلناز(خانم روباهه)
وقتایی که نوشتن بهم آرامش میده مینویسم و مینویسم و مینویسم، و وقتایی که نمینویسم یعنی یا در آرامشم و یا اونقدر شوریده و متلاطم که حتی نوشتن هم بهم ارامش نمیده...
مشاهده نمایه کامل من
بايگانی وبلاگ
◄
2013
(7)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(3)
◄
2012
(20)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(1)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2011
(25)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(2)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(2)
▼
2010
(56)
◄
دسامبر
(3)
◄
نوامبر
(7)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(8)
◄
اوت
(6)
◄
ژوئیهٔ
(6)
▼
ژوئن
(11)
چشم های پدرم میشی بود. عسلی نه، قهوه ای هم نه، می...
آخ بچه، اگه بدونی من چقدر دوستت دارم...
آرشیو خرداد ماه
بیا منطقی فکر کنیم!
EYES WIDE OPEN
فیلم مستند "برای ندا"
باهات دولا حساب کردن!
V یک ساله شدیم، بدون ندا، بدون سهراب... ...
امروز تازه به این نکته رسیدم اگر مادرم اینهمه در...
من در یک شب بهاری مُردم...
امید چیز قشنگیه، حتی اگه به اندازه یه سر سوزن باشه
◄
مهٔ
(2)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(9)
برچسبها
ای کاش دلیلی برای نوشته شدنش نبود
(3)
بدون ویرایش
(3)
پدرم
(3)
پدرم، مدرسه
(1)
خاطرخواهیهای من
(2)
خرداد
(3)
خوراکی
(2)
درد...
(7)
روز زن
(1)
زن
(1)
عاشقی
(3)
فیلمهایی که میبینم
(4)
کپی رایت
(1)
من و دوریس
(3)
من و مادرم
(8)
همینطورَکی
(41)
جالب توجه:
آوای آزاد(ادبیات معاصر)
توکای مقدس(توکا نیستانی)
درباره فروغ فرخزاد
دیباچه(ادبیات معاصر)
عباس معروفی
لغت نامه دهخدا
کتاب اول
کتابناک(کتابهای آنلاین)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر