skip to main
|
skip to sidebar
سیاهی
توی سیاهی چیزی برای پنهان کردن باقی نمیمونه
۱۳۹۰ بهمن ۲, یکشنبه
پر از دردم و پر از حرف، گفتن و نوشتنم نمیاد اما...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
از وبلاگستان
ایلناز(خانم روباهه)
وقتایی که نوشتن بهم آرامش میده مینویسم و مینویسم و مینویسم، و وقتایی که نمینویسم یعنی یا در آرامشم و یا اونقدر شوریده و متلاطم که حتی نوشتن هم بهم ارامش نمیده...
مشاهده نمایه کامل من
بايگانی وبلاگ
◄
2013
(7)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(3)
▼
2012
(20)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(1)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(4)
▼
ژانویهٔ
(2)
پر از دردم و پر از حرف، گفتن و نوشتنم نمیاد اما...
چرا مادرم ماها رو وقیح بار نیوورد؟! چرا بهمون یاد ...
◄
2011
(25)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(2)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(3)
◄
مهٔ
(2)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2010
(56)
◄
دسامبر
(3)
◄
نوامبر
(7)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(8)
◄
اوت
(6)
◄
ژوئیهٔ
(6)
◄
ژوئن
(11)
◄
مهٔ
(2)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(9)
برچسبها
ای کاش دلیلی برای نوشته شدنش نبود
(3)
بدون ویرایش
(3)
پدرم
(3)
پدرم، مدرسه
(1)
خاطرخواهیهای من
(2)
خرداد
(3)
خوراکی
(2)
درد...
(7)
روز زن
(1)
زن
(1)
عاشقی
(3)
فیلمهایی که میبینم
(4)
کپی رایت
(1)
من و دوریس
(3)
من و مادرم
(8)
همینطورَکی
(41)
جالب توجه:
آوای آزاد(ادبیات معاصر)
توکای مقدس(توکا نیستانی)
درباره فروغ فرخزاد
دیباچه(ادبیات معاصر)
عباس معروفی
لغت نامه دهخدا
کتاب اول
کتابناک(کتابهای آنلاین)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر